درس دوازدهم ـ قوانین طبیعی
«هر چيزي كه در فكر ميگنجد، امكان تحقق دارد. ممكن است كسي كه نخست به آن انديشيده، تنها يك پيشنهاد دهنده باشد، اما سرانجام فردي خواهد آمد كه آن فكر را عملي كند.» ويلسون
اکنون، درس دوازدهم را تقديمتان ميكنم. در بند شماره 4 اين فصل، اين عبارت را خواهيد ديد: «شما ابتدا بايد آگاهي قدرت را به دست بياوريد و بعد شهامت عرض اندام و در مرحلۀ بعد هم یقین عملی كسب كنيد.»
اگر بر افكاري معين تمركز كنيد و اگر تمام توجه خود را معطوف آن افكار كنيد، در هر عبارت، جهاني از معنا خواهيد يافت و ساير افكار هماهنگ با آنها را به سوي خود جلب ميكنید و به زودي معناي كامل آگاهي حيات را كه بر آن تمركز كردهايد، به چنگ خواهيد آورد.
آگاهي و دانش، به خودي خود عمل نميكنند. ما، يعني تكتك افراد، بايد اين دانش را به كار گيريم و اين به كارگيري يعني اينكه، با يك هدف قدرتمند، افكار خود را بارور كنيم.
وقت و فكري كه اغلب در تلاشي بيهوده تلف ميشود، ميتواند شگفتيآفرين باشد، به شرط آنكه افراد بتوانند اين وقت و انرژي را به بهترين نحو ممكن، در خدمت اهداف خاص و معين قرار دهند.
براي اين منظور، لازم است نيروي ذهني خود را بر يك فكر معين متمركز كنيد، تمام افكار ديگر را حذف كنيد و تنها همان فكر معين را حفظ كنيد.
اگر تا به حال از درون يك نمایاب يا دريچۀ يك دوربين ويدئويي، به اطراف نگاه كرده باشيد، دريافتهايد تا هنگامي كه يك شيء خاص در كانون قرار نگرفته باشد، ديدي مبهم و شايد محو داشته باشيم، اما هنگامي كه بر روي كانون خاصی متمركز شويم، تصوير، شفاف و واضح ميشود. اين پديده، قدرتي را كه در تمركز نهفته است به ما گوشزد ميكند.
تنها هنگامي ميتوانيد بر روي يك هدف متمركز شويد كه آن را در ديد خود حفظ کنید وگرنه خطوط آرمان شما، خطوطي نامشخص، نامعين، مبهم، نامفهوم و محو خواهند بود.
در هر صورت، نتايجي كه به دست خواهيد آورد، منطبق بر همين تصوير ذهني خواهند بود.
1- با درك صحيح قدرت خلاق فكر، ميتوانيم دستيابي به هر هدفي از اهداف زندگي را ممكن سازيم.
2- اين قدرت تفكر، در همه مشترك است. انسان هست، چون ميانديشد. توانايي تفكر انسان، نامحدود است و از اين رو قدرت خلاق او نيز، حد و مرزي ندارد.
3- ميدانيم كه فكر، آنچه را به آن ميانديشيم، براي ما ايجاد ميكند و در واقع آن را به ما نزديكتر ميكند. اما از سوي ديگر، بيرون راندن افكاري چون ترس، اضطراب يا يأس را دشوار مييابيم، يعني همان افكاري كه باعث عقب راندن نيروهاي فكري قدرتمندي ميشوند كه دائماً در حال فرستادن چيزهاي مطلوب ما هستند؛ بنابراين اغلب يك گام به جلو و دو گام به عقب بر ميداريم.
4- تنها راه جلوگيري از عقبنشيني، پيشروي مداوم است. بهايي كه بايد براي اين موفقيت بپردازيد، هوشياري هميشگي است و سه مرحله براي اين پيشروي ضروري است:
نخست بايد از قدرت خود، آگاه شويد. دوم، شهامت عرضاندام و ابراز پيدا كنيد و سوم، يقين عملی داشته باشيد.
5- با استفاده از اين مراحل به عنوان زيربنا ميتوانيد يك تجارت ايدهآل شروع كنيد، خانهاي ايدهآل بسازيد، دوستاني ايدهآل دست و پا كنيد و محيطي ايدهآل پديد آوريد. هيچ محدوديتي، بابت هزينهها و يا انتخاب مصالح نداريد. فكر، قدرت مطلق است و اين قدرت را دارد كه تمام چيزهاي لازم را از بانك بيكران مادۀ نخستين، برداشت كند. از اين رو، منابعي بيپايان در اختيار شما قرار گرفته است.
6- اما هدف شما بايد دقيق، واضح و مشخص باشد، اگر امروز يك هدف داشته باشيد و فردا يك هدف ديگر و هفتۀ بعد هدفي تازه، نيروهاي خود را پراكنده خواهيد كرد و به هيچ نتيجهاي نخواهيد رسيد. نتيجۀ پاياني هم چيزي نخواهد بود جز مخلوط در هم و بر هم و بيفايدۀ مصالح مرغوبي كه به هدر دادهايد.
7- متأسفانه، اين نتيجهاي است كه اغلب افراد به آن ميرسند و علت آن بديهي است. اگر يك پیکرتراش كار خود را با يك قطعه مرمر و يك قلم آغاز كند و هر 15 دقيقه ايدۀ خود را عوض كند، چه نتيجهاي را ميتوان انتظار داشت؟ و شما چه توقعي ميتوانيد داشته باشيد وقتي كه ميخواهيد مهمترين و انعطافپذيرترين ماده و تنها مادۀ اصلي را به شيوۀ همان پيكرتراش مردد، شكل دهيد؟
8- نتيجۀ اين تزلزل و افكار منفي، اغلب در شرايطي آشكار ميشود كه ثروت مادي خود را از دست ميدهيم و بينيازي فرضياي كه سالهاي سال با چنگ و دندان به دست آوردهايم، ناگهان از بين ميرود.
اغلب در همين شرايط است كه درمييابيم پول و مالكيت، به هيچ وجه براي ما بينيازي نخواهند آورد و برعكس تنها بينيازي را ميتوان در دانش كار عملي و مفيدي يافت كه توسط قدرت خلاق فكر انجام ميشود.
9- اين روش كار عملي را تنها زماني به دست خواهيد آورد كه بياموزيد قدرت واقعي كه ميتوانيد صاحب شويد، قدرت تطبيق دادن خود با ملكوت و قوانين نامتغير آن است.
شما نميتوانيد لايتناهي را تغيير دهيد اما ميتوانيد قوانين طبيعي را درك و پاداش اين ادراك را دريافت كنيد و اين پاداش، همان درك آگاهانۀ تواناييهاي خود و تطبيق قابليتهاي تفكر خود با فكر جهاني است كه همه جا حضور دارد. ميزان موفقيتي كه به دست خواهيد آورد، به ميزان همكاري و مشاركت شما با اين قدرت تام بستگي دارد.
10- قدرت فكر، نمونههاي جعلي فراواني دارد كه تا حدودي جذاب هم هستند، اما به جاي آنكه نتيجهاي مطلوب داشته باشند، نتيجهاي زيانبار خواهند داشت.
11- البته، نگراني، ترس و تمام افكار منفي، چنين نتايجي خواهند داشت و افرادي كه چنين افكاري را در سر ميپرورانند، ناگزير، آنچه را خود كاشتهاند، درو خواهند كرد.
12- از اين گذشته، كساني هستند كه به دنبال پديدههاي خارقالعادهاند و با ولع، به اصطلاح شواهد و مداركي را كه در جلسههاي احضار و آشكارسازي ارواح به دست ميآيد، ميبلعند. آنها درهاي ذهن خود را به روی همه چیز، باز نگاه ميدارند و خود را با مسمومترين جريانهايي كه ميتوان در جهان مادي يافت، آلوده ميكنند.
ظاهراً متوجه نيستند که این اقدامات، آنها را منفی، پذيرا و غیر منفعل ميسازد و در نتيجه تمام نيروي حيات آنها را تباه ميكند، نيرويي كه آنها را قادر ميسازد تا اين نوع از افكار ارتعاشي را پديد آورند.
13- پرستشگران هندو هم در پديدۀ تجسد كه توسط افرادي موسوم به استاد انجام ميشود، منبعي از انرژي، مشاهده ميكنند، در حالي كه به ياد ندارند و شايد هم هرگز در نيافتهاند كه هنگامي كه ارادة فرد كنار رود، صورتها نيز از بين ميروند و نيروهاي ارتعاشياي كه صورتها از آن تشكيل شدهاند، ناپديد ميشوند.
14- تلهپاتي يا انتقال فكر، به توجهي خاص نياز دارد، اما از آنجا كه تلهپاتي، مستلزم ايجاد ذهني خنثي از سوي گيرنده است، كاري زيانآور محسوب ميشود. ميتوانيم يك فكر را با نيت شنيده و يا ديده شدن ارسال كنيم، اما چون اين كار با وارونه كردن قانون مرتبط، انجام ميشود، مستوجب مجازات خواهد بود.
15- در اغلب موارد، هيپنوتيزم، براي هيپنوتيزمشونده، همانقدر خطرناك است كه براي هيپنوتيزمكننده. كسي كه با قوانين حاكم بر جهان ذهني آشنا باشد، هرگز سعي نخواهد كرد كه بر ارادۀ فردي ديگر، مسلط شود، چرا كه با اين كار، به تدريج (ولي قطعاً) خود را از قدرتهاي شخصي، محروم خواهد كرد.
16- همۀ اين انحرافات (تلهپاتي، هيپنوتیزم و …) رضايتي موقت به همراه دارند و براي برخی هم جذابيتي پرشور خواهند داشت، اما جذابيتي كه در ادراك صحيح جهان قدرتهاي درون نهفته است، پايانناپذير است و قدرتي كه با استفاده از آن به رشد ميرسد، قدرتي زودگذر نيست، بلكه پايدار و دائم است؛ قدرتي كه تنها در نقش يك موسسۀ درماني موثر، باعث اصلاح خطاهاي گذشته يا اثرات تفكر غلط، نميشود بلكه نقش موسسهاي را ايفا ميكند كه خدمات پيشگيرانه انجام ميدهد و ما را از تمام روشها و شيوههاي خطرساز، مصون نگه ميدارد و بالاخره، يك نيروي خلاق واقعي است كه با استفاده از آن ميتوانيم شرايطي نو و محيطي تازه خلق كنيم.
17- قانون از اين قرار است كه فكر به محتواي خود، پيوند مييابد. چيزي را كه به آن فكر كردهايم و يا در جهان ذهني توليد كردهايم، به جهان مادي ميآورد و اصل مطلق و بيقيد و شرطي را در مييابيم كه بر طبق آن هر فكر به طور فطري جوانۀ واقعيت را در خود دارد، جوانهاي كه قانون رويش، آن را سبز خواهد كرد.
18- اصلي كه به انديشه، قدرت پويايي ميدهد و آن را به عينيت ميرساند و در نتيجه، هر تجربۀ نامطلوب بشري را مهار و هدايت ميكند، قانون جاذبه است، كه نامي ديگر براي عشق است.
اين قانون، يك قانون ازلي و بنيادي است كه ذات همه چيز است و در هر نظام فلسفي، مذهبي و علمي، وجود دارد. هيچ گريزي از قانون عشق نيست. عشق، احساسي است كه به انديشه، حيات ميبخشد. احساس، تمناست و تمنا، عشق است. تفكري كه از عشق سيراب شده باشد؛ شكستناپذير خواهد شد.
19- هرگاه كه قدرت تفكر، به خوبي درك شود، اين واقعيت را پررنگتر، خواهيم يافت. ذهن جهاني، نه تنها هوشمند، بلكه جوهر اصلي نيز هست و اين جوهر، نيروي جاذبي است كه الكترونها را از طريق قانون جاذبه، كنار هم قرار ميدهد و به اين طريق، اتمها را به وجود ميآورد. اتمها نيز به وسيلۀ همين قانون كنار هم قرار ميگيرند و مولكول ميسازند تا سرانجام مولكولها ملموس ميشوند و درمييابيم كه قانون عشق، نيروي خلاقي است كه پشت هر تجلي و هر تحققي نهفته است، نه تنها در اتمها، بلكه در عوالم مختلف، در كائنات و در هر چيز كه بتوان تصور و يا خيال كرد.
20- همين عملكرد قانون عظيم جاذبه، باعث شده كه بشر در تمامي اعصار و تمام دورانها بپذيرد يك موجود يا يك فرد وجود دارد كه به درخواستها و تمايلات آنها پاسخ ميدهد و رويدادها را به نحوي سامان ميدهد تا با نيازهاي آنها تطبيق يابد.
21- اين تركيب فكر و عشق است كه نيرويی مقاومتناپذير خلق ميكند، نيرويي كه قانون جاذبه نام دارد. تمام قوانين طبيعي شکستناپذيرند، قانون گرانش، قوانين الكتريسته يا هر نوع قانون ديگر كه با دقتي رياضي كار ميكند، شکستناپذير است.
هيچ تغييري در اين قوانين ايجاد نميشود و تغييرات ظاهري از نقص مجرايي كه قوانين از طريق آن متجلي ميشوند نشأت ميگيرد. اگر يك پل سقوط كند، قانون گرانش را زير سؤال نميبريم، اگر چراغي نور ندهد، نتيجه نميگيريم كه قوانين حاكم بر الكتريسته، شامل آن چراغ نميشود و اگر قانون جاذبه توسط يك فرد بيتجربه يا بياطلاع، بيفايده نشان داده شود، نميتوانيم نتيجه بگيريم كه عظيمترين و قطعيترين قانوني كه تمام نظام خلقت بر مبناي آن قرار گرفته، به حالت تعليق در آمده باشد.
بلكه برعكس، نتيجه ميگيريم كه بايد آگاهي بيشتري از اين قانون كسب كنيم، درست به همان دليلي كه راهحل صحيح يك مسئلة دشوار رياضي هم هميشه به سادگي و به سرعت به دست نميآيد.
22- تمام امور پيش از آنكه در جهان بيرون و در قالب عمل يا رويداد، مجسم شوند، در جهان ذهني و روحي، خلق شدهاند. ما ميتوانيم با يك شيوۀ ساده، بر نيروهاي فعلي تفكر خود مسلط شويم و به اين طريق، به شكلگيري رويدادهايي كه در آينده و شايد همين فردا به زندگي ما خواهند آمد، كمك كنيم. مؤثرترين وسيله براي فعال ساختن قانون جاذبه، خواسته و آرزوي تعليم يافته است.
23- انسان، به گونهاي خلق شده كه نخست بايد ابزارها يا وسايلي را فراهم كند كه با آنها به قدرت تفكر دست مييابد. تا زماني كه ذهن، يك سلول مغزي ارتعاشي مناسب را براي دريافت ايدهاي كاملاً نو، آماده نكرده باشد، قدرت درك اين ايده را هم نخواهد داشت.
به همين سبب، دريافت يا درك يك ايدۀ كاملاً نو، تا اين حد دشوار است. وقتي هيچ سلول مغزياي نداشته باشيم كه بتواند آن ايده را دريافت كند، آن را نخواهيم پذيرفت و باور نخواهيم كرد.
24- بنابراين، اگر با قدرت مطلق قانون جاذبه و شيوۀ صحيح به كار انداختن آن آشنا نشدهايد و يا اگر بيخبر از امكانات نامحدودي هستید كه به روي كساني گشوده ميشوند كه ميتوانند از منابعي كه در اختيارشان قرار ميدهند، بهرهمند شوند، همين حالا ساختن سلولهاي مغزي ضروري را شروع كنيد. سلولهايي كه با استفاده از آنها ميتوانيد قدرتهاي بيپاياني را درك كنيد كه با همسويي با قوانين طبيعي، از آن شما خواهند شد. اين كار را با تمركز و توجه انجام دهيد.
25- قصد و نيت شما، قدرت توجه را تحت سلطه دارد. قدرت از آرامش ناشي ميشود و اين تمركز است كه به افكار عمق ميدهد، گفتار را به گفتار خردمندانه تبديل ميكند و تمام نيروهايي را كه انرژی نهفته بالايي دارند، به نتيجه ميرساند.
26- در سكوت است كه ميتوانيد با قدرت تام ذهن نيمهآگاه، يعني ذهني كه تمام قدرتها از آن نشات ميگيرد، در تماس قرار گيريد.
27- كسي كه خواهان خرد، قدرت يا هر نوع موفقيت دائمي است، تنها آن را در درون خواهد يافت، اين يك نوع شكوفايي است. ممكن است يك فرد ناآگاه، اينطور برداشت كند كه سكوت كردن كاري بسيار ساده است و به راحتي ميتوان به آن دست يافت، اما بايد به ياد داشته باشيم كه تنها در سكوت مطلق و كامل است كه فرد ميتواند با خود پروردگار ارتباط برقرار كند، ميتواند قوانين نامتغير را بياموزد و مجراهايي را براي خود باز كند و از طريق اين مجراها و با تمرين مداوم و تمركز، به كمال دست يابد.
28- براي تمرين اين درس، به اتاق هميشگي تمرينات خود برويد و همان صندلي و موقعيت هميشگي را اتخاذ كنيد. مطمئن شويد كه چه به لحاظ ذهني و چه به لحاظ جسمي، آرام و رها هستيد.
هميشه همين كار را انجام دهيد، هرگز سعي نكنيد در شرايطي كه تحت فشار هستید، كاري ذهني انجام دهيد، حال از هر نوعي كه می خواهد باشد. توجه داشته باشيد كه هيچ انقباض و تنشي در عضلات و يا در اعصاب نداشته و كاملاً راحت باشيد. حالا يگانگي خود با قادر متعال را درك و اين قدرت را لمس كنيد.
بايد نوعي فهم، نوعي ادراك و شناخت عميق و پر شور از اين واقعيت كسب كنيد كه توانايي شما براي تفكر، توانايي تأثيرگذاري بر روي ذهن جهاني است پس آن را آشكار كنيد، بدانيد كه اين ذهن ميتواند هر چيز و نيازي را تأمين كند و بدانيد كه شما دقيقاً همان توانايي بالقوه هستيد كه همۀ افراد تاكنون داشته يا خواهند داشت چرا كه هر يك از ما يك صورت یا نمودی از یک چیز واحد هستيم و همه، اجزاي يك كل هستيم. هيچ تفاوتي در نوع يا كيفيت نيست، تنها تفاوت در كميت موجود است.
1398/06/24 872
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی می باشد
وارد کردن ایمیل الزامی می باشد info@iiketab.com - ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد
وارد کردن متن الزامی می باشد
ارسال نظر