شاه‌کلید

درس سیزدهم ـ خواستن و به دست آوردن

«خردي را در من بيفزا، كه بهترين مصلحت مرا آشكار سازد و اراده‌اي در من پديد آور كه آنچه را خرد امر مي‌كند، انجام دهد.» فرانكلين

عصر شگفت‌انگيزي كه اكنون در آن زندگي مي‌كنيم، يعني عصر اختراعات، مديون علم فيزيك است، اما اكنون علم روحاني، در حال طرح‌ريزي دوره‌اي است كه امكانات آن قابل پيش‌گويي نيستند.

تا پيش از اين علوم روحاني بازيچۀ افراد ناآگاه، خرافات و رازورزي‌ها و... بود، اما بشر امروز، تنها به روش‌هاي معين و واقعيات به اثبات رسيده، علاقه دارد.

اكنون دريافته‌ايم كه تفكر، فرايندي روحاني است و تصور و تخيل منشأ عمل و رويداد هستند و روز تحقق روياها فرا رسيده است. گفته‌هاي ذيل كه آقاي هربرت كافمن در همين زمينه اظهار داشته، جالب توجه است:

آنان معماران عظمت هستند، با چشم جان مي‌نگرند و نگاه نافذ آن‌ها به آن سوي پرده‌ها و به آن سوي مه شك و ترديد، رسوخ مي‌كند و شكاف ميان زمان حال و آينده را پشت سر مي‌گذارد.

اختراعات كوچكي چون چرخ‌هاي تسمه‌اي، اهرم‌هاي فولادي و چرخ‌هاي مخلوط‌كننده و مثل يك ماكوي كوچك ماشين بزرگ پارچه‌بافي هستند كه سرانجام با حركت خود، پارچه‌اي سحرآميز مي‌بافد.

خالقان واقعي امپراطوري، براي چيزي مهم‌تر از تاج سلطنتي و براي جايگاهي رفيع‌تر از تخت پادشاهي، جنگيده‌اند. اكنون خانۀ شما در مكاني قرار گرفته كه يك خيالپرداز آن را يافته است و تصاوير روي ديوارهاي آن، مناظري از روح اين خيالپرداز را به نمایش می‌گذارند.

آنان اقليتي برگزيده و همواركنندگان راهند. ديوارهاي امپراطوري‌ها فرو مي‌ريزند و جزر و مد دريا، به تخته‌سنگ‌هاي دژ نفوذ مي‌كنند و آن را منهدم مي‌سازد. افراد بي‌مقدار، از شاخسار اصلي تاريخ، فرو مي‌افتند و تنها چيزي كه زنده و باقی مي‌ماند، چيزهايي است كه اين افراد خيالپرداز، خلق كرده‌اند.‌»

درس سیزده يعني درسی كه در ادامه خواهد آمد، به شما مي‌گويد كه چرا روياهاي خيالپردازان محقق می‌شود و به شرح قانون علیت نیز می‌پردازد؛ قانونی که مخترعان، نويسندگان و سرمايه‌گذاران، با استفاده از آن، آرزوهاي خود را تحقق بخشيده‌اند. اين درس، قانوني را تشريح مي‌كند كه با استفاده از آن مي‌توانيم آنچه در ذهن خود تصوير كرده‌ايم، از آن خود سازيم.

1- علم تمايل دارد با تعميم يك قانون براي اموري كه كمتر رخ مي‌دهند و به نوعي استثنا محسوب مي‌شوند، به توجيه واقعيات روزمره بپردازد و اين تمايل از ضروريات علم است. به اين طريق، فوران آتشفشان، گرمايي را كه همواره در درون زمين فعال است، آشكار مي‌كند، بنابراين علت شكل‌گيري و توجيه فوران آتشفشان، همين گرماست.

2- به اين ترتيب، آذرخش، قدرت هوشمندي را به ما مي‌نمايد كه همواره در حال ايجاد تغيير در دنياي غيرآلي است و يك دندان غول‌پيكر در سيبري يا يك فسيل در اعماق  زمين، اكنون مانند زباني مرده به نظر می‌رسند كه به ندرت ممكن است به گوش ما بخورند، زباني كه روزگاري در ميان مردم،  مرسوم بوده اما نه تنها نشاني از تكامل دوران‌هاي گذشته را با خود دارد، بلکه منشأ تپه‌ها و دره‌هايي را نيز كه امروز در آن‌ها سكونت داريم نشان مي‌دهد.

3- به اين شيوه و با تعميم واقعياتي كه نادر، عجيب و به نوعي استثناء هستند، قطب‌نمايي ايجاد مي‌شود كه راه را به يافته‌هاي علم استقرايي، نشان مي‌دهد.

4- شيوۀ استقرايي بر پايۀ عقل و تجربه قرار گرفته و به اين طريق، خرافات، سنت‌ها و كهنه‌پرستي‌ها را كنار مي‌زند.

5- حدود سيصد سال قبل، لرد بيكن اين شيوۀ مطالعاتي را ارائه كرد. شيوه‌اي كه ملل متمدن، بخش اعظم رفاه و بخش مفيد دانش خود را مديون آن هستند. شيوه‌اي كه ذهن‌ها را از تعصبات تنگ‌نظرانه و تئوري‌هاي فرقه‌اي كه از مضحك‌ترين طنزها هم، مضحك‌تر به نظر مي‌رسيدند، پاك كرد و توجه مردم را از آسمان، معطوف زمين ساخت و توانست به جاي آنكه ناداني آن‌ها را به شيوه‌اي خشن به رخ بكشد، با آزمايش‌های جالب و شگفت‌آور، اين كار را به شيوه‌اي موفق‌تر انجام دهد و به جاي آنكه با آن‌ها از روشن كردن قوانين ذاتي ذهن بشر، سخن بگويد، با ترسيم چشم‌انداز اكتشافات سودمند و قابل دستيابي براي همه و با قدرتي بيشتر، استعدادهاي خلاق آنان را تربيت كند.

6- شيوۀ بيكن اصل و هدف فلاسفۀ بزرگ يونان را اخذ مي‌كند و با روش‌هاي جديد مشاهده كه دوره‌اي ديگر در اختيار او گذاشته، اين پژوهش‌ها را به نتيجه مي‌رساند.

در نتيجه، به تدريج حوزه‌هاي شگفت‌انگيزي در دانش بي‌كران ستاره‌شناسي، در رويان‌شناسي و شناخت تخمك‌هاي ميكروسكوپي و دوره‌هاي ناشناختۀ زمين‌شناسي، آشكار شد و ضربان چنان منظمي را در جهان نشان داد كه منطق ارسطو هرگز قادر به كشف آن نبود و تركيبات مادي  به عناصري تجزيه شدند كه تا پيش از اين ناشناخته بودند، عناصري كه در استدلال‌های استادانه، امكان تشخيص آن‌ها از يكديگر فراهم نمي‌شد.

7- اين روش، موجب افزايش طول عمر، تسكين دردها، ريشه‌كني بيماري‌ها و حاصل‌خيزي خاك شده و امنيت بيشتري به سفرهاي دريايي بخشيده است. بر روي رودخانه‌هاي بزرگ، پل‌هایي ساخته كه شكل آن‌ها براي پدران ما، ناشناخته است. اين روش مسير صاعقه را از آسمان به زمين، تعيين مي‌كند، به شب‌ها، روشني و درخشش روز بخشيده، قدرت ديد بشر را افزايش داده، قدرت عضلات انسان را چند برابر كرده، به حركت‌ها شتاب بخشيده و فواصل را از ميان برداشته، مبادلات، مكاتبات، مشاركت‌هاي دوستانه و تمام ارتباطات تجاري را آسان كرده و اين توانايي را به بشر داده كه در اعماق دريا فرو رود و در آسمان اوج بگيرد و با اطمينان خاطر به اعماق خطرناك زمين، نفوذ كند.

8- پس ماهيت واقعي و حوزۀ استقراء به اين شكل است. اما هر قدر بشر با توسل به علم استقراء موفقيت‌هاي بزرگ‌تري كسب مي‌كند، روند كلي اين آموخته‌ها و نمونه‌ها، بيش از پيش، يك ضرورت را به ما گوشزد مي‌كنند و آن ضرورت اين است كه پيش از اين‌كه جسارت كنيم و قانوني را عمومي اعلام كنيم بايد با استفاده از تمام ابزارها و منابعي كه در اختيار داريم به مشاهدۀ دقيق، صبورانه و صحيح تك‌تك واقعيت‌هاي نمونه، بپردازيم.

9- وقتي رفتار جرقه‌اي را كه در يك ماشين الكتريكي توليد مي‌شود، در تمام شرايط گوناگون، بررسي كرده باشيم، آن‌گاه مي‌توانيم با جسارتي كه فرانكلين در سخنراني‌هايش داشت، از قوانين كلي سخن بگوييم و از شكل يك كايت و مسئلۀ ابر و ماهيت صاعقه، سخن  برانيم و براي اين‌كه از دقت شيوۀ سقوط اجسام گاليله، اطمينان خاطر پيدا كنيم، همگام با نيوتن، اين جرأت را به خود مي‌دهيم و نيرويي كه ماه را به زمين متصل كرده، مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

10- به طور خلاصه، به خاطر ارزشي كه براي واقعيت قائل هستيم و اميدي كه به يك روند ثابت و جهاني داريم، نبايد اجازه دهيم تعصبات مستبدانه باعث غفلت يا تحريف واقعيات ناخوشايند شوند، بلكه براي آنكه نماي ظاهري علم بر پايه‌هاي ثابت و به دور از تعصب بنا شود، بايد به موارد منفرد و نادر هم همان‌قدر توجه دقيق داشته باشيم كه به رايج‌ترين پديده‌ها داريم.

11- مشاهدات ما مي‌توانند اطلاعاتي جمع‌آوري كنند كه دائماً افزايش يابد، اما اين واقعيات جمع‌آوري شده از ارزش و فايدۀ بسيار متفاوتي براي تبيين طبيعت برخوردارند و همان‌طور كه ما براي آن دسته از صفات خوب بشري كه كمتر از هر ويژگي ديگري پديدار مي‌شوند، بيشترين ارزش را قائل مي‌شويم، فلسفۀ طبيعت نيز واقعيات را تفكيك مي‌كند و به واقعيت‌هايي كه در يك گروه خاص قرار دارند و نمي‌توان آن‌ها را با مشاهدات عادي و روزمرۀ زندگي توجيه كرد، اهميت ممتازي مي‌بخشد.

12- در اين صورت، اگر با افراد خاصي برخورد كنيم كه قدرتي غيرعادي دارند، چه نتيجه‌اي مي‌توانيم بگيريم؟ در وهلۀ اول ممكن است قضيه را انكار كنيم و با اين كار فقط به كم اطلاعي خود اعتراف كرده‌ايم، چرا كه هر كاوشگر صادقي، تصديق مي‌كند كه همواره پديده‌هاي شگفت‌انگيز بسياري رخ مي‌دهند كه قبلاً توجيه‌ناپذير بوده‌اند. ولي با اين همه، افرادي كه با قدرت خلاق فكر آشنا مي‌شوند ديگر اين پديده‌ها را غير قابل توجيه نمي‌بينند.

13- دومين واكنش ما اين است كه اين پديده‌ها را محصول مداخلات فراطبيعي قلمداد مي‌كنيم، اما ادراك صحيح قوانين طبيعي ما را متقاعد مي‌كند كه هيچ مسئلۀ فراطبيعي در اين پديده‌ها وجود ندارد.

هر پديده، محصول يك علت معين است و علت، قانون تغييرناپذير و يا اصلي است كه با دقتي ثابت، عمل مي‌كند و فرقي نمي‌كند كه قانون، آگاهانه به كار گرفته شده باشد يا به طور ناآگاهانه.

14- سومين پاسخ مي‌تواند اين باشد كه ما در نوعی منطقۀ ممنوعه هستيم و چيزهايي اینجا هستند كه ما نبايد از آن‌ها باخبر شويم. اين اعتراضي است كه در برابر تمام پيشرفت‌هاي دانش بشري، ابراز شده است.

تمام افرادي كه تاكنون ايده‌اي جديد، عرضه كرده‌اند، كساني مثل كلمبوس، داروين، گاليله، فالتون و امرسون مورد تمسخر و آزار و اذيت قرار گرفته‌اند؛ پس نبايد به اين اعتراضات توجهي جدي داشته باشيم و برعكس بايد هر واقعيتي را كه به نظرمان صحيح مي‌رسد، مدنظر قرار دهيم. با عمل به اين شيوه، درك قانوني كه واقعيت بر آن بنا شده، براي ما ساده‌تر خواهد شد.

15- درمي‌يابيم كه قدرت خلاق فكر مي‌تواند هر نوع شرايط و يا تجربۀ ممكن فيزيكي، ذهني يا روحاني را توجيه كند.

16- فكر، شرايطي را فراهم مي‌كند كه با حالت غالب ذهني شما متناسب است. بنابراين اگر ما از مصائب بهراسيم، از آنجا كه ترس يكي از اشكال قوي فكر است، نتيجۀ دقيق فكر ما همان مصائب خواهد بود. اين نحوۀ تفكر ماست که همواره نتيجۀ سال‌ها تلاش و زحمت طاقت‌فرسا را از بين مي‌برد.

17- اگر به ثروت مادي بينديشيم، آن را به دست مي‌آوريم. با فكر متمركز، مي‌توان شرايط مورد نياز را به وجود آورد و تلاش ما سرعت مي‌يابد، كه نتيجۀ آن ايجاد شرايط ضروري براي تحقق خواسته‌هاي ما خواهد بود، اما اغلب هنگامي كه چيزهايي را به دست مي‌آوريم كه فكر مي‌كرديم مي‌خواهيم، درمي‌يابيم كه آن تأثيري را كه انتظار داشتيم، ندارند و رضايت ما رضايتي موقت خواهد بود و شايد رضايت ما در شرايطی کاملاً مخالف شرايطي باشد كه انتظار داشته‌ايم.

18- بنابراين، شيوه‌اي كه بايد ادامه دهيم، چه شيوه‌اي است؟ براي به دست آوردن آنچه واقعاً مي‌خواهيم بايد چگونه فكر كنيم؟ خواستۀ من و شما چيست؟ خواستۀ همۀ ما چيست؟ چيزي كه همه به دنبال آن هستند اين است: شادي و هماهنگي. اگر بتوانيم واقعاً شاد باشيم، هر چيزي را كه جهان مي‌تواند به ما ببخشد، خواهيم داشت و اگر خود شاد باشيم، مي‌توانيم ديگران را نيز شاد كنيم.

19- اما ما نمي‌توانيم شاد باشيم مگر اينكه از سلامتي، قدرت، دوستان همدل، محيط مطبوع و ذخاير كافي؛ نه فقط در حد ضرورت، بلكه براي تأمين رفاه و تجملاتي كه استحقاق آن‌ها را داريم، برخوردار شویم.

20- تفكر كهن ارتدوكس می‌گوید بايد فکر کنی یک كرم هستی و از سهم خود، هر چه باشد، راضي باشي اما ايدۀ جديد، اين است كه دريابيم حق داريم از هر چيز بهترين آن را داشته باشيم زیرا خدا و من يكي هستيم و خدا، ذهن جهاني، خالق و جوهر اصلي است و همه چيز از او سرچشمه مي‌گيرد.

21- حال با پذيرش اين‌كه اين نظريه، واقعيتي محض است كه به مدت دو هزار سال تعليم مي‌شده و اساس تمام نظام‌هاي فلسفي يا مذهبي است، چطور مي‌توانيم اين نظريه را در زندگي خود عملي كنيم؟ چطور مي‌توانيم همين حالا و همين جا به نتايج واقعي و محسوس، دست پيدا كنيم؟

22- در وهلۀ اول بايد از دانش خود عملاً استفاده کنیم. هيچ چيز را نمي‌توانيم به شيوه‌اي ديگر به دست بياوريم. يك ورزشكار ممكن است در تمام طول زندگي خود، كتاب بخواند و مطالعاتي در مورد تمرينات جسمي داشته باشد، اما تا وقتي كه قدرت خود را به طرز عملي به كار نگيرد، هرگز به قدرت بيشتري نمي‌رسد و سرانجام، همان چيزي را به دست مي‌آورد كه داده ولي بايد ابتدا ببخشد تا دريافت كند. اين مسئله در مورد ما هم كاملاً صادق است.

ما دقيقاً چيزي را به دست مي‌آوريم كه بخشيده‌ايم و بايد اول چيزي ببخشيم و آن‌گاه آن چيز بارها و بارها به ما برمي‌گردد. بخشش فقط يك كار ذهني است، چرا كه افكار، حكم علت را دارند و شرايط حاصل نيز، معلول هستند؛ بنابراين با صدور افكاري چون شهامت، الهام، سلامتي يا هر نوع كمك به ديگران، علت‌هايي را فعال مي‌كنيم كه معلول خاص خود را به همراه دارند.

23- تفكر، فعاليتي روحاني است و در نتيجه، خلاقيت دارد، اما اشتباه نكنيد، فكر چيزي را خلق نخواهد كرد مگر آنكه به طور آگاهانه، منظم و سازنده، هدايت شود و تفاوت تفكر بيهوده و بي‌هدف كه نوعي اتلاف انرژي است با تفكر سازنده كه عملاً ما را به موفقيت‌هاي نامحدود مي‌رساند، در همين جاست.

24- دريافتيم كه هر چيزي كه به دست مي‌آوريم با قانون جاذبه به سوي ما جذب مي‌شود. يك فكر شاد نمي‌تواند در يك خودآگاه ناشاد باشد، پس بايد خودآگاه را اصلاح كنيم، هنگامي كه خودآگاه اصلاح شد، تمام شرايطي كه خودآگاه اصلاح يافته به آن نياز دارد، به تدريج اصلاح مي‌شوند تا شرايط ضروري براي دستيابي به موقعيت جديد، فراهم شود.

25- هنگام خلق يك تصوير ذهني يا يك آرمان، فكري را به سوي جوهر جهاني كه همه چيز از آن نشأت گرفته، ارسال مي‌كنيم. اين جوهر جهاني، تواناي مطلق، داناي مطلق و فراگير است. آيا ما مي‌توانيم به داناي مطلق بگوييم كه كدام راه براي تحقق خواستۀ ما مناسب‌تر است؟ آيا متناهي مي‌تواند نامتناهي را نصيحت و راهنمايي كند؟ ریشة اشتباهات ما همین جاست، ریشة همۀ اشتباهات ما! ما به حضور فراگير جوهر و مادۀ جهاني پي مي‌بريم اما نمي‌خواهيم اين واقعيت را قبول كنيم كه اين جوهر، نه تنها همه جا حضور دارد بلكه تواناي مطلق و داناي مطلق نيز هست و در نتيجه علل مرتبط را كه احتمالاً ما كاملاً از آن‌ها بي‌خبريم، فعال مي‌كند.

26- ما مي‌توانيم منافع خود را به بهترين نحو و با شناخت قدرت بي‌پايان و خرد بي‌پايان ذهن جهاني، حفظ كنيم و به اين شيوه به مجرايي تبديل شويم كه لایتناهي بتواند از آن طريق خواسته‌هاي ما را محقق سازد. اين بدان معناست كه شناخت، تحقق را به دنبال دارد، بنابراين براي تمرين اين درس خود، از اين قانون استفاده كنيد؛ اين واقعيت را بشناسيد و درك كنيد كه شما جزئي از يك كل هستيد و يك جزء بايد همان نوع و كيفيتي را داشته باشد كه كل داراست و تنها تفاوتي كه مي‌تواند بين اين دو وجود داشته باشد، كميت آن دو است.

27- وقتي كه اين واقعيت عظيم در خودآگاه شما نفوذ كرد و به راستي اين واقعيت را دريافتيد كه شما (نه جسم شما، بلكه خود شما، منِ شما و روحي كه در شما مي‌انديشد) جزئي از يك كل عظيم هستيد كه جوهر، كيفيت و نوعي يكسان دارد و خالق، چيزي متفاوت از خود خلق نمي‌كند، آن‌گاه خواهيد توانست بپذيريد كه خدا  و من يگانه‌ايم و به درك زيبايي، عظمت و موقعيت‌هاي برتري مي‌رسيد كه در اختيار شما قرار گرفته‌اند.

1398/06/24
839

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر