بینش خود را نسبت به کسب و کار نوپایتان عمیق‏تر کنید.

کارآفرینی در شرکت‏‌های نوپا

به ازای هر کسب و کار موفق صدها کسب و کار نیمه‌موفق یا شکست‏ خورده وجود دارند.

کمتر انسانی پیدا می‏‌شود که در مرحله‌‏ای از زندگی خود در جستجوی کار و اشتغال نباشد. علاقه به اشتغال و درآمد، خصوصا در دوران جوانی که انرژی و امید سرشاری وجود دارد، بیشتر است. افرادی که تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام رسانده و دارای مهارت و تخصص می‌‏باشند نیز ذهن جستجوگر و کارآفرینانه خود را به کار گرفته و در جستجوی ایده جدید برای ایجاد کسب و کاری جدید می‏‌باشند. در مسیر پرمخاطره کارآفرینی تعداد قابل ملاحظه‌‏ای از افراد کسب و کارهای کوچک و متوسط راه‌‏اندازی می‏‌نمایند که یا به درآمدزایی رسیده یا با شکست مواجه می‏‌شوند. برخی از این کسب و کارها قابلیت خودگردانی داشته اما قابلیت رشد و گسترش ندارند. برخی دیگر در همان مراحل اولیه شکست می‌‏خورند. برخی پس از چندین بار تغییر مسیر بالاخره به تعادل می‌‏رسند. برخی هم بالاخره راه کارمندی را انتخاب می‏‌کنند و جذب سازمان‏‌های بزرگ می‏‌شوند. اما در این میان تعداد معدودی کسب و کار به موفقیت‏‌های چشمگیر می‏‌رسند.

به ازای هر کسب و کار موفق صدها کسب و کار نیمه موفق یا شکست‏ خورده وجود دارند. در این کتاب سعی شده است تمامی نکات مهمی که برای راه‌‏اندازی یک کسب و کار موفق لازم است برشمرده شود. محوریت مطالب کتاب بر اساس وضعیت بومی کشور می‏‌باشد و سعی شده است مهم‏ترین نکات که در شرایط بومی به کار می‏‌آید ذکر شود.

 

نوپا (استارتاپ) چیست؟

استیو بلانک، نوپا (استارتاپ) را چنین تعریف می‏‌کند: «شرکت یا سازمانی کوچک که با هدف تبدیل شدن به مدل کسب و کار قابل تکرار و قابل گسترش و مقیاس‏پذیر تشکیل شده است». اریک ریس نیز آن را: «نهادی انسانی می‏‌نامد که برای خلق محصول یا خدمتی نو در شرایط عدم قطیعت بسیار ساخته شده است» و پل گراهام استارتاپ را شرکتی می‏‌خواند که «طراحی شده تا سریع رشد کند».

استارتاپ عموماً سازمان (شرکت)های نوپایی هستند که عمدتاً در مرحلة توسعه و تحقیقات بازار هستند. بحث استارتاپ در دنیای «دات کام» که مبتنی بر فناوری اطلاعات بوده ظهور کرده و از میان آن، شرکت‏‌های بزرگی به وجود آمده‌‏اند. شرکت‏‌های بزرگی مانند مایکروسافت، گوگل، فیس‏بوک که هم‏اکنون در فهرست برترین شرکت‏‌های دنیا قرار دارند؛ ابتدا نوعی استارتاپ بوده‌‏اند. استارتاپ عموماً بر پایة یک ایدة نوآورانه و تشکیل یک تیم کاری به وجود می‌‏آیند. مشخصة بارز آنها خاصیت رشد و گسترش‏پذیری در آینده است.

 

کمی تأمل قبل از شروع

اگر کمی به کارآفرینی علاقه داشته باشید و یا کمی تمایل به ساختن پول داشته باشید پس مطمئنا هر روز ایده‏‌های مختلفی را در ذهن خود مرور و سازماندهی می‌‏کنید. شما این ایده‏‌ها را برای عملی ساختن در ذهن خود نگه داشته‏‌اید. اما ممکن است پس از مدتی ببینید که بسیاری از این ایده‏‌ها رنگ واقعیت به خود نگرفته و صرفا در ذهن شما مانده باشد.

خطری که در این رابطه وجود دارد همانا توهم و ساده انگاری افراطی است بسیاری از نیروها و استعدادها با مشاهده الگوهای موفق سریعا اقدام به راه‌‏اندازی کسب و کار نموده‌‏اند که متاسفانه اکثر آنها قبل از متولد شدن شکست خورده‏‌اند. شاید به ازای هر استارتاپ موفق بتوان هزاران مورد ناموفق نامبرد که متاسفانه رویکرد خاصی برای تحلیل دلایل شکست آنها مشاهده نمی‏‌شود.

این مجموعه که مشتمل بر ۱۷ بخش می‌‏باشد شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحله‌‏ای است تا بتوان ایده‏‌های موفق را پیدا نموده و یا ایده خام و نپخته‏ای را که در سر دارید پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید.

محور اصلی در تهیه نوشته‌ها همانا عملی بودن و گام به گام بودن آن است. چراکه در مشاوره‏‌های مختلفی که ارائه شده است آن نیازی که بیشتر از همه خود را نشان می‏‌د‌هد همانا مبهم بودن مسیر برای آنان است. ایده پرداز عموما سوالات بی‏پاسخ زیر را در سر دارد:

· چگونه از موفقیت ایده‏‌ام مطمئن شوم؟

· دقیقا از کجا شروع کنم؟

· از چه کسانی کمک بگیرم؟

· تنها باشم یا چند نفره؟

· از چه کسانی سوال کنم؟

· چگونه تبلیغ کنم؟

· و بسیاری سوالات دیگر

گاهی سرعت و اشتیاق زیاد یک کارآفرین تازه کار منجر به نادیده گرفتن گام‏‌های مهم آغازین می‏‌شود. آنگاه نتیجه را یک ایده نیمه اجرا شده ناموفق خواهند دید. این مجموعه سعی دارد سرعت شما را در شروع بکاهد و در ازای آن بینش شما به کسب و کار نوپای خود را عمیق‏تر کند. در این مجموعه مراحل مهم عملی کردن یک ایده به همراه ابزارها معرفی می‌‏شود. ایده‏پرداز با تعقیب مراحل ارائه شده پس از مدتی نتیجه توسعه یافته ایده‏‌اش را مشاهده خواهد کرد. این‏‌ها روش‌‏های آزموده‏‌ای هستند که توسط افراد با تجربه صنعت توصیه شده است.

 

درس‌های اساسی

مهم‏ترین ویژگی این کتاب مشتمل بودن بر درس‏‌های اساسی است که در طی چندین سال مشاوره و تحقیق و عمل در دنیای کسب و کار به دست آمده و عموماً تحت عنوان “نکات مهم” و “نکات طلایی” آمده است.برخی از این نکات انحرافات اساسی هستند که کارآفرینان تازه کار مرتکب شده و چه بسا منجر به شکست می‏‌شود. این نکات به صورت هشدار آمده است. همچنین رویکردهای مهمی که هر کارآفرین باید به آن توجه داشته باشد اشاره شده است. مانند بحث تولید انبوه و جذب سرمایه.

 

کارآفرین درون خود را بیابید

در جامعه دو نوع کلی شخصیت می‏توان یافت. آنها که خود درآمد درست می‌‏کنند و آنها که منتظرند تا به آنها پول پرداخت شود. شخصیت اصیلی که در طول تاریخ رشد یافته و توانسته منشا تحولات زیادی شود نوع اول است. هر انسان از ابتدا عنصری بوده که خود مولد و درآمدزا بوده است. این شخصیت اصالت دارد. مدام در تکاپو می‌‏باشد. منتظر پدید آمدن غذا نیست بلکه در جستجوی آن است. برای به دست آوردن آن تلاش می‌‏کند. بخشش و یا حقوق مستمر و پاداش در فرهنگ کارآفرینی جایی ندارد. کارآفرین نیروی خلاقیتش را به کار می‏گیرد. منابع اطراف خود را شناسایی می‌‏کند. در فکر بهترین بهره گیری از منابع اطرافش است. او یاد می‏گیرد که با دستان خالی خود چگونه چیزهای جدیدی خلق کند. ماشین نوآوری را به حرکت در می‏‌آورد. او به خوبی می‏داند که برای ادامه زندگی لازم است به صورت جدی در فرایند تولید مشارکت داشته باشد. انسان مولد منابع زیرزمینی و ثروت‏‌های بادآورده را نمی‏‌شناسد. برای همین در جستجوی روش‏‌های بهره گیری از دیگران نخواهد بود. بلکه تمایل به همکاری مستمر برای ساختن و آبادانی خواهد داشت. خلاقیت ذهنش را برای خلق کردن به کار می‏گیرد. در واقع باید هر فردی در جامعه بتواند به مرحله درآمدزایی و تولید ارزش افزوده برای خودش برسد. اینگونه است که چرخ اقتصاد به حرکت درمی‌‏آید. این نیاز به خلاقیت و به کارگیری تمام توانایی‏‌های شخصی دارد. این نیروی عظیم انسان را به کار گرفته و به حرکت وامی‏دارد. تنها در این صورت رشد اتفاق می‏‌افتد. هر انسان لازم است نقشی مولد در زندگی خود و جامعه‏‌اش داشته باشد. مسئولیت پذیری افراد بالاتر رفته و انسان تمام اعمال خود را به دقت خواهد سنجید تا منجر به ضرر و زیان نشود. اگر دولت‏‌ها مردم را به درآمدهای دولتی عادت دهند آنگاه هدر رفت منابع ناشی از بی‏مسئولیتی‏‌ها افزایش خواهد یافت. چراکه شخص حساسیتی نسبت به منابع اطرافش نخواهد داشت. خاصیت مولد افراد از بین خواهد رفت. برای همین است که شخصیت کارآفرین از ارزش ویژه‌‏ای در هر سیستم اقتصادی برخوردار است. شخصیت کارآفرین کار را به کسان دیگری ارجاع نخواهد داد چراکه می‏داند کار نهایتا باید توسط کسی انجام شود وکسی جز او وجود ندارد که کار را انجام دهد. یعنی اگر او انجام ندهد پس کسی هم انجام نخواهد داد. شخصیت کارآفرین پخته شده است و احساس مسئولیت می‌‏کند. مدام فکر می‌کند و در جستجوی راه حل است. او فردی مسئول و پیگیر است. او می‏داند که شرایط جدی است و همه باید برای تولید تلاش کنند.

 در شروع یک ایده، گام اول مهم است. بسیاری از مردم گام اول را نمی‏دانند و قبل از هر چیزی، تصویری رویایی از آینده مجسم می‌کنند. ذهن خود را به مسائل پیچیده مشغول می‏کنند و قبل از شروع از آن دست می‏‌کشند.

 

بر شک‌هایتان غلبه کنید

شما می‏‌خواهید کار جدیدی را شروع کنید. این در حالیست که روال عادی زندگی شما شکل گرفته است و روی غلتک افتاده است. اما شروع کار جدید دغدغه‌‏هایی برای شما درست می‏کند. مسائل مالی و آینده‌‏ای غیر قابل پیش‏بینی بر شک شما می‏‌افزاید. در این حالت بخش عملگرای مغز خود را به کار بیاندازید و بر روی انجام کار تمرکز کنید. شروع یک کار حرکتی در اطراف شما ایجاد می‏‌کند و نیروهای دیگری را به شما معرفی می‏‌کند. بر شک‌هایتان غلبه کنید. یک سخنران برجسته می‏گوید: "زمانی که ایده بزرگی دارید قبل از اینکه مغز شما درک کند بدن شما آن را درک می‌‏کند"

· موفقیت را برای خود به تصویر درآورید. تصویری از خود بسازید که شبیه زمانی است که موفق می‌‏باشید. از پوشش و عادات روزانه گرفته تا سایر جزییات زندگی.

· به راه خود متعهد باشید. موانع و مشکلات را شناسایی کرده و مدام در جستجوی راه حلی برای آن باشید.

 

در آینده زندگی کنید

اگر شما خود را در شرایط به روز و پویا قرار دهید آنگاه احتمال بیشتری در یافتن ایده‌‏های آینده خواهید داشت. اگر مدام با نیازهای جدید روبرو شوید و پویایی خود را حفظ کنید آنگاه احتمال پی بردن به نیازهای آینده بیشتر خواهد شد. برای این کار لازم است خود را در معرض قرار دهید. خود را در لبه تغییرات قراردهید. در معرض ایده‏‌ها و کاوش‌‏ها و اطلاعات مختلف. اینگونه شما در آینده زندگی خواهید کرد و نیازهای آینده را تشخیص خواهید داد.

 

به اطراف خود توجه کنید

خود را عادت دهید که به اتفاقات اطراف خود حساس شوید. به رویدادها و نیازها توجه کنید. به اندازه کافی روی آنها تمرکز کنید. این ذهن شما را برای یافتن ایده آماده می‏‌کند. اما باید دقت کنید که ذهن خود را مجبور به یافتن ایده نکنید. مثلا نگویید در یکماه باید ایده را پیدا کنم. به ذهن خود زمان دهید. خود را در محیط مرتبط قرار دهید.

 

علاقه داشته باشید

گاهی مانند تفریح بر روی پروژه مورد علاقه خود کار کنید. از میان کارهای سرگرمی گاهی ایده‌‏های خوبی در می‏‌آید.

 

به  ایده‌تان رنگ واقعیت دهید

 ۳ نوع ایده جدید داریم:

1- محصول کاملا جدید

2- بهبود یافته محصول موجود

3- محصول موجود در بازار جدید

بسیاری از استارتاپ‏‌ها که می‏‌بینیم در محدوده "بهبود محصول موجود" هستند. نمونه بارز آنها فیسبوک است.

 

مرحله ابتدایی در شکل دادن به ایده:

مرحله اول: نوشتن ایده

ایده خود را بنویسید. قلم را بردارید و آن را از ذهن خود بیرون بیاورید و بر روی کاغذ بنویسید:

 

مرحله دوم: انتقاد از ایده

مدتی از ایده خود دور شوید و به مغز خود استراحت دهید. سپس دوباره ایده را ارزیابی کنید منت‌ها این بار از دیدگاه یک فرد سوم و با دیدگاه انتقادی این کار را انجام دهید.

 

مرحله سوم: در پایگاه داده اختراعات و پتنت‌‏ها جستجو کنید. این چند خاصیت دارد: واقعیت‌‏ها را خواهید یافت و با احتیاط و آگاهی بیشتری بر روی ایده خود سرمایه‏‌گذاری خواهید کرد. بیشتر بر روی مزیت رقابتی ایده‏تان کار خواهید کرد. ابعاد مختلف آن را بهتر خواهید دانست.

 

مرحله چهارم: جستجو در مورد ایده. در تمام وب‏سایت‌‏ها و روزنامه‏‌ها و نمایشگاه‌‏ها و مقالات و... یک جستجوی عظیم در مورد ایده انجام می‏‌دهیم. سعی کنید با مشتریان بالقوه صحبت کنید.

 

مرحله پنجم: تحلیل یافته‌ها

یافته‏‌هایتان را تحلیل کنید. آنقدر به صورت آنلاین یا فیزیکی جستجو انجام دهید تا اطلاعاتتان به حد کافی در مورد موضوع بالا برود و پاسخی برای سوالات مختلفتان پیدا کنید. در آن مورد باید خبره شوید. یادتان باشد جستجو و تحقیق در این مرحله به صورت مقطعی انجام می‏‌شود اما در آینده نیز باید به صورت پیوسته جستجو انجام شود. چراکه ممکن است مسیرهای اطلاعاتی جدید در مورد محصول یافت شود یا به واقعیت‏‌های جدیدی در مورد محصول برسید..

 

مرحله ششم: چرخی برای حرکت

ایده در ذهن شما شکل گرفته است. تحقیقات کافی هم در مورد آن انجام داده‌‏اید. می‏‌خواهید آن را اجرا کنید. اما لحظه‌‏ای درنگ کنید و این بخش را بخوانید.

 

مرحله هفتم: اسبی برای تاختن

ایده برای تاختن نیاز به اسبی دارد که باید بر آن سوار شود. آنها ابزارهای تکنولوژیکی و فناورانه و سایر ابزارهای موجود در اکوسیستم کارآفرینی کشور هستند. برای موفقیت ایده لازم است قبلا تحقیقی درمورد وجود ابزارهای لازم انجام شود. در اکوسیستمی که این ابزارها وجود ندارد نمی‌‏توان به موفقیت ایده خوشبین بود. به عنوان مثال ایده‏‌های فناورانه عموما نیاز به ابزارها و افزونه‏‌هایی دارند که در بازار فناوری آن کشور قابل تهیه است. با بررسی میدانی بازار فناورانه کشور می‌توان از وجود آنها مطلع شد.

 

مرحله هشتم: سنجش اولیه ایده

قبل از اینکه ادامه دهید سعی کنید به ده سوال زیر به صورت مکتوب پاسخ دهید:

1- ایده شما قرار است کدام مشکل را حل کند؟ قرار است کدام چرخ را روان کند؟ کدام نیاز را مشخصا رفع کند؟

2- آیا محصولات مشابه بازار را بررسی کرده‌‏اید؟

1- فکر می‌‏کنید تفاوت ایده یا محصول شما با سایر رقبا در چیست؟ ناب بودن در ایده شما موجود است؟

2- .....

 

مرحله نهم: خود را متمایز کنید.

تحقیقات و ارزیابی‌‏های اولیه را به پایان رسانده‌‏اید. هم اکنون باید تعیین کنید که چه چیزی محصول شما را فوق العاده می‏‌کند. یعنی چه ویژگی محصول شما را از سایر محصولات متمایز می‌‏کند

 

مرحله دهم: انتخاب یک نام برای محصول یا شرکت

شما به اندازه کافی در مورد ایده و محصول خود اطلاعات کسب کرده‌‏اید و بازار رقابت را هم به خوبی بررسی کرده‌‏اید. هم اکنون زمان آن فرا رسیده که برای محصول خود نامی انتخاب کنید. لیستی از نام‏‌های کاندید را تهیه کنید.

 

مرحله یازدهم: ماکت اولیه را بسازید

شما ایده خود را نوشته‏‌اید سپس طرح اولیه آن را کشیده‌‏اید و بر روی آن بحث کرده‌‏اید . شما زمان زیادی بر روی آن فکر کرده‏‌ا‌ید و اکنون زمان آن است که آن را بسازید.

 

مرحله دوازدهم: خود را جای مشتری بگذاریم

در صورتی که بتوانیم خود را به عنوان مشتری تصور نموده و از دیدگاه او به ایده یا محصول خود بنگریم ممکن است نتایج مفیدی اخذ شود. این امر به دوری از تعصب و خوشبینی نیاز دارد.

 

مرحله سیزدهم: ایده خود را بسته‏‌بندی کنید

منظور از آن لزوما بسته‌بندی فیزیکی نیست بلکه از اصل اولیه پکیجینگ که سال‏‌هاست وجود داشته استفاده شود.یعنی ایده آنقدر پرورش یافته و مستقل باشد که لازم نباشد خود ایده پرداز همراه آن حضور داشته باشد. یعنی بتوان ایده را در یک بسته گذاشت. آن بسته شامل تمام حالات و پیش‌آمدهای ممکن باشد. مشتری بدون نیاز به ایده پرداز بتواند از آن استفاده کند.

 

1396/11/23
1242

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر