سیاست ( 1945 ـ1910)

سیاست و رويارويي ايدئولوژي‏‌ها

نيمه اول قرن بيستم دوره افول قدرت‏هاي سلطنتي و ظهور جمهوري‏هاي جديد بود که منجر به بي‌‏ثباتي‏‌هاي گسترده سياسي به ويژه در اروپا و وقوع دو جنگ جهاني شد.

نيمه اول قرن بيستم دوره افول قدرت‏هاي سلطنتي و ظهور جمهوري‏هاي جديد بود که منجر به بي‌‏ثباتي‏‌هاي گسترده سياسي به ويژه در اروپا و وقوع  دو جنگ جهاني شد. در جريان جايگزيني نظم قديمي اروپا، موج ناسيوناليستي قوي با احزاب اقتدارطلب ظهور يافت و در روسيه انقلاب بلشويکي 1917 زمينه پيدايش ديکتاتوري تماميت‏خواه [توتاليتر] کمونيست را فراهم کرد. ضمن اينکه رکود بزرگ در دهه 1930 باعث حرکت بيشتر ايالات متحده آمريکا به سمت ليبراليسم اقتصادي و اجتماعي شد.

در پايان دهه 1930 انديشه سياسي در ميان قدرت‏هاي عمدة جهاني کاملاً قطب‌‏بندي شده و هرکدام از آنها پيرو يکي از ايدئولوژي‏هاي مطرح آن روز مانند فاشيسم، کمونيسم، دموکراسي يا جامعه آزاد سرمايه‌‏داري  بودند.

 

انقلاب‏هاي جهاني

اين انقلاب‏ها که انديشه‌هاي سياسي معاصر را شکل داد، از اروپا آغاز نشد. در سال 1910 يک دهه طولاني منازعات مسلحانه موسوم به «انقلاب مکزيک» آغاز و به سقوط رژيم کهنسال پورفيريودياس انجاميد. در چين سلسله کينگ با انقلاب «شين‌‏هاي» در سال 1911 ساقط و به جاي آن رژيم جمهوري توسط دکتر سون يات‏سن پايه‏گذاري شد. اما تأثيرگذارترين حوادث انقلابي آن زمان در روسيه رخ داد. ناآرامی هاي سياسي منجر به يک انقلاب ناموفق در سال 1905 شد و دوباره در سال 1917 بار ديگر آن نا‏آرامي‏ها شعله‏ور گرديد و به سرنگوني خشونت‏بار نيکلاي دوم توسط بلشويک‏ها [حزب بلشويک لنين] انجاميد. خوش‏بيني‏‌هاي زياد در پايان جنگ جهاني اول به پايان رسيد. اميد تشکيل جامعه ملل براي ايجاد صلح پايدار با توجه به تنش‏هاي به‏ وجود آمده در اروپا اندک بود. غرامت‏هاي سنگين و فروپاشي اقتصادي پس از جنگ، عوامل اصلي شکل‏‌گيري جنبش‏هاي تندرو و راديکال بودند.

ديکتاتوري و مقاومت

از ميان احزاب کوچک تندرو در ايتاليا و آلمان دو حزب فاشيست بنيتو موسوليني در ايتاليا و حزب نازي در آلمان ظاهر شدند. در اسپانيا در واکنش به تشکيل جمهوري دوم اسپانيا ناسيوناليست‏ها به رهبري فرانسيسکو فرانکو براي دست‏يابي به قدرت جنگيدند و در روسيه بعد از مرگ ولاديمير لنين در سال 1924، ژوزف استالين به شکل فزاينده‏اي به خودکامگي ‏گراييد. او مخالفان را حذف کرده و اتحاد جماهير شوروي را به عنوان يک قدرت نظامي و صنعتي بنيان نهاد.

در حالي‏که در قاره اروپا رژيم‏هاي تماميت‏‌خواه و توتاليتر گسترش يافته و قدرت مي‏گرفتند، بريتانيا با فروپاشي امپراتوري خود مواجه شد. جنبش‏هاي استقلال‏‌طلبانه در مستعمره‌‏ها، حاکميت بريتانيا را تهديد مي‏کرد، بخصوص در هند، که به شکل کمپين نافرماني مدني مسالمت آميز به رهبري مهاتما گاندي تبلور يافت، در آفريقا نيز فعالاني چون جوموکنياتا در کنيا مقاومت جدي بر عليه استعمار اروپايي ها نشان مي‏دادند.

ورود به مشاجره

در ايالات متحده، سقوط بزرگ بازار بورس نيويورک در سال 1929 به سال‏هاي پر رونق دهه 1920 پايان داده و باعث رکود بزرگ شد. در سال 1933 فرانکلين روزولت برنامه‏اي موسوم به «برنامه‏ جديد» [نيوديل] که برنامه مداخله‌‏گرايانه دولتي بود، ارائه نمود. ايالات متحده ترجيح مي‏داد در رويدادهاي بي‏‌ثبات‏‌کنندة اروپا بي‏طرف بماند. اما سياست‏هاي نژاد‏پرستانه حزب نازي باعث مهاجرت روشنفکران از اروپا به آمريکا بخصوص مارکسيست‏هاي معروف به مکتب فرانکفورت شد. اين مهاجران انديشه‏‌هاي جديدي داشتند که برخي از اين انديشه‏‌ها، سياست‏هاي روزولت را به چالش مي‏کشيد.

ايالات متحده نه تنها به حوادث اروپا بي‏توجهي مي‏کرد بلکه تحولات آسيا را نيز که شاهد نظامي‏گري ژاپني‏ها بود و جرقه‏‌هاي جنگ 1937 چين ـ ژاپن را ناديده مي‏انگاشت. وقتي که جنگ ژاپن عليه چين آغاز شد مائوتسه تونگ به عنوان يک رهبر برجسته کمونيست ظهور کرد.

بريتانيا نيز در مواردي به جز تعديدات فاشيستي تمايلي به مداخله در چنين مناقشه‏‌هايي نداشت. حتي در نا‏آرامي‏هاي جنگ‏هاي داخلي 1936 اسپانيا که آلمان و اتحاد جماهير شوروي از مخالفين حمايت مي‏کردند، بريتانيا سعي مي‏کرد فاصله خود را با آن‏ها حفظ کند. اما فشارها بر بريتانيا افزايش مي‌‏يافت و ايالات متحده تصميم گرفت زياده‏‌خواهي منطقه‌‏اي هيتلر را متوقف کند. بعد آغاز جنگ در سال 1939، اتحاد کشورها با آمريکا عليه آلمان بخصوص پس از حمله ژاپني‏ها در 1941 به بندر پرل هابر در هاوايي افزايش يافت. اگرچه بريتانيا  ـ آمريکا و شوروي در طول جنگ جهاني دوم به شکل موفقيت‏‌آميزي با يکديگر همکاري مي‏کردند، ولي بعد از غلبه بر فاشيسم، اختلافات سياسي بار ديگر اوج گرفت. کمونيسم شرقي در مقابل سرمايه‏‌داري غرب پديدار شد و اروپا در ميانه اين نزاع قرار گرفت و همه چيز براي شروع جنگ سردي مهيا شد که دهه‌‏ها پس از پايان جنگ جهاني بر سياست جهاني سايه افکنده بود.

 

برگرفته از کتاب "کتاب سیاست"

http://sabzanbook.com/

 

1396/11/21
1157

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر